شعار امسال روز جهانی غذا، امنیت غذایی جهان؛ چالش تغییرات آب و هوایی و بیو انرژی است.
دکتر ربابه شیخ الاسلام، متخصص بهداشت عمومی و اپیدمیولوژی تغذیه در این مقاله تصویری از وضعیت جهان امروز در زمینه تامین یکی از ابتداییترین نیازهای بشر ارائه میکند.
امسال روز جهانی غذا و شعار آن بسیار قابل تعمق است.
جهان با تغییرات جوی روبهرو شده است. طوفانهایی که قبلا شاهد آن نبودیم کشورها را درمینوردد و بیآبی مزارع سرسبز را تهدید میکند. از سوی دیگر، قیمت بالای سوخت در جهان تاثیر منفیای بر حملونقل مواد غذایی گذاشته و قیمت غذا با روند بیسابقهای در حال افزایش است.
حقیقت این است که ما انسانها هستیم که موجب این اغتشاش شدهایم. ما انسانها هستیم که تنها خانه خود زمین را به نابودی میکشانیم؛ مانند مهمانهایی که برای یک روز پیک نیک به باغی با صفا، زیبا و سرسبز میروند و غروب که در حال برگشت هستند چمنها را لگد مال میکنند و درختها را میشکنند و آب تمیز برکه را چنان آلوده میکنند که ماهیهای مرده روی آب، این بیحرمتی به آب و خاک و برگ ودرخت را با مرگ تلخ خود به نمایش میگذارند.
یادمان نرفته که 12 سال پیش در اجلاس جهانی غذا که از 13 تا 17 نوامبر سال 1996 در رم برگزار شده بود دولتها تعهد کردند که بهمنظور دستیابی به امنیت غذایی پایدار فقر و گرسنگی را ریشه کن کنند و لیست بلندبالایی را از سیاستهایی که باید به کار گیرند به امضا رساندند: ریشه کنی فقر بهمنظور دسترسی همه افراد به غذای کافی، ادامه سیاستهای مبتنی بر کشاورزی پایدار، کمکهای اضطراری و پیشگیری از بحران، سرمایهگذاری در جهت توسعه روستاها و... .
در این اجلاس مقرر شد که تعداد گرسنگان جهان تا سال 2015 به نصف برسد؛ یعنی حداقل سالانه 20 میلیوننفر کاهش تعداد گرسنگان. ولی امروز که شاهد گذشتن سالها هستیم هنوز 840 میلیون انسان از غذای کافی محرومند و 799 میلیون نفر از آنان در کشورهای در حال توسعه یعنی کشورهای فقیر زندگی میکنند که همیشه جان نیمی از آنان در معرض خطرمرگ ناشی از گرسنگی است.
همچنان که سالانه بیش از 7 میلیون کودک زیر 5 سال یعنی هر ساعت هزار کودک در این کره خاکی در این سیارهای که ما آسوده روی آن زندگی میکنیم بهدلیل گرسنگی و عوارض آن جان خود را از دست میدهند.
آیا مشکل گرسنگی با افزایش قیمت غذا فزونی نمیگیرد؟ آیا در جریان بحران غذا، مرگ ناشی از گرسنگی افزایش نمییابد؟ آیا افزایش قیمت سوخت موجب این افزایش بیسابقه شده است؟
آنچه گزارش شده، میگوید: افزایش جهانی قیمت گندم تا 120 درصد، قیمت برنج تا 75 درصد و افزایش تامین غذای خانوادههای فقیر دنیا تا بیش از 80 درصد بودجه خانوار. به این ترتیب، براساس آمار بانک جهانی تخمین زده میشود 100 میلیون نفر دیگر از مردم جهان در دو سال آینده به فقر مبتلا میشوند.
پیشبینی میشود قیمتها تا سال 2015 همچنان بالا باقی بماند. این بحران یعنی آمارهای دهشت بار گرسنگی ومرگ بیشتر و باز کودکان مانند همان ماهیهایی که معصومانه روی آب میآیند.
تاریخچه تلاشها سازمانهای بینالمللی را که ورق بزنیم به سال 2000 میرسیم که جهان باز به اجلاس بزرگ دیگری متوسل شد تا وجدانش را برای بار دیگر آسوده کند. این بار نیز سران 189 کشور جهان در سپتامبر سال 2000 در مقر سازمان ملل متحد هم قسم شدند که دست بهدست یکدیگر دهند.
این تلاش به زایش 8 هدف بزرگ منجر شد: اهداف توسعه هزاره یا MDG (Millennium .(هDevelopment Goal اولین هدف، ریشه کن کردن فقر و گرسنگی و تکرار هدف اجلاس جهانی غذا؛ یعنی به نصف رساندن تعداد گرسنگان تا سال 2015 بود. هدفی که هنوز در حد حرف مانده است و با تغییرات بهوجود آمده در دنیا احتمال دستیابی به آن نه سخت بلکه محال شده است.
کاهش مرگ و میر کودکان هدف چهارم این اجلاس بود. قرار شد دوسوم مرگ کودکان زیر
5 سال تا سال 2015 کاهش پیدا کند ولی این هدف هم عملی نشد و در حال حاضر یعنی سال 2008 سالانه 11 میلیون کودک زیر 5 سال یعنی ساعتی 1200 کودک جان خود را از دست میدهند؛ مرگهایی که قابل پیشگیری است.
و سؤال این است که چرا در چنین شرایطی، باید منابع جهان برای اهدافی مانند تهیه سلاحهای اتمی، سخت افزارهای جنگی، کشتار دستجمعی و افزایش اغتشاشات صرف شود؟
کودکان نمیتوانند از گرسنگی و نتیجه بیعدالتیهای روی زمین سخن بگویند. آنها نمیتوانند اعتراض خود را با فریادی بلند به گوش ما جهانیان برسانند. آنها با مرگ خود میخواهند وجدانهای خواب آلود ما ساکنان این کره خاکی را بیدار کنند که هنوز زمینمان را به خاک و خون میکشیم. همیشه بیش خواهی عدهای به بهای نداری و فقر و گرسنگی و مرگ عدهای دیگر تمام میشود. خودمان هستیم که بهخودمان رحم نمیکنیم.
فضا نورد با ذوق، کارل ساگان در کنار عکسی که از فضاپیمای وویجر از زمین گرفته بود و نشان میداد که جهان بزرگ ما در فضای لایتناهی یک نقطه است، این جملات را نوشته بود: « دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه اینجاست. ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید، تمام کسانی که میشناسید، تمام کسانی که تابهحال چیزی در موردشان شنیدهاید، تمام کسانی که وجود داشتهاند، زندگی شان را در اینجا سپری کردهاند.
برآیند تمام خوشیها و رنجهای ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب، ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بودهاند، تمامی شکارچیان و صیادان، تمامی قهرمانان و بزدلان، تمامی آفرینندگان و ویرانکنندگان تمدن، تمامی پادشاهان و رعایا، تمامی زوجهای جوان عاشق، تمامی پدران و مادران، کودکان امیدوار، مخترعان و مکتشفان، تمامی معلمان اخلاق، تمامی سیاستمداران فاسد، تمامی ابرستارهها، تمامی رهبران کبیر، تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما، آنجا زیستهاند، در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است.
زمین، ذرهای خرد در مقابل عظمت جهان است. تمامی شکوه و جلال ما، تمامی حس خود مهم بینی بیپایان ما، توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم، به واسطه این عکس به چالش کشیده میشود. سیاره ما لکهای گمشده در تاریکی کهکشانهاست. در این تیرگی و عظمت بیپایان، هیچ نشانهای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد، دیده نمیشود.
ما باید از شر خودمان خلاص شویم تا گرسنگی و جنگ، خونریزیهای بیمورد و فقر پایان گیرد. تا بیش خواهیهای خود را کنار بگذاریم، تا طبیعت را پاس داریم، حرمت هم را نگه داریم، یاد بگیریم اگر منصفانه زندگی کنیم و به محیطزیست خود احترام بگذاریم و آنرا منهدم نکنیم، غذا برای همه هست.